16161616161616161616 دریافتـ کد آیکونـ نوار آدرسـ سلنآ کـ ـد

everything - صفحه 57

یکی شعر از مریم حیدرزاده

دوشنبه 28 مهر 1393
4:54 PM
saye

سلام من این شعر رو دیدم و خوشم اومد و گذاشتم.جالبه.منتظر نظراتون هستم.

گفت و گو
من ميگم بهم نگاه آن
تو ميگي آه جون فدا آن
من ميگم چشات قشنگه
تو ميگي دنيا دو رنگه
من ميگم چه قدر تو ماهي
تو ميگي اول راهي
من ميگم بمون هميشه
تو ميگي ببين نميشه
من مي گم خيلي غريبم
تو ميگي نده فريبم
من ميگم خوابت رو ديدم
تو ميگي ديگه بريدم
من مي گم هدف وصاله
تو ولي ميگي محاله
من ميگم يه عمره سوختم
تو ميگي قلبم رو دوختم
من ميگم چشمات و وا آن
تو ميگي من و رها آن
من ميگم خيلي ديوونم
تو ميگي آره مي دونم
من ميگم دلم شكسته ست
تو ميگي خوب ميشه خسته ست
من ميگم بشين آنارم
تو ميگي دوستت ندارم
من ميگم بهم نظر آن
تو ولي ميگي سفر آن
من ميگم واسم دعا آن
تو ميگي نذر رضا آن
من ميگم قلبم رو نشكن
تو ميگي من مي شكنم من ؟
من ميگم واست مي ميرم
تو ميگي نمي پذيرم

ادامه ی مطلب


موضوعات: ,
[ بازدید : 666 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

شعر های مریم حیدر زاده.

دوشنبه 28 مهر 1393
4:55 PM
saye


هيچ کسي زيبا نمي شه
انقدر دوست دارم آه تو آتاب جا نمي شه
پي چاره ام با حرفاي الفبا نمي شه
من آه هيچ ، ساعتمم ديوونته دروغ آه نيست
تو از اون روزي آه رفتي خوابيده ، پا نمي شه
هي مي گم آاشكه يه روز معجزه شه با همديگه
دو سه ساعتي بريم آنار دريا ، نمي شه
آسمون دلش گرفته ، مث اخماي تو ا...
يه گره افتاده رو پيشونيشو ، وا نميشه
نامتم با هام لجه ، مي خوام بذارمش آنار
انقدر بد باهام ، هر چي آنم تا نمي شه
مگه آم ناز چشاتو آشيدم دسته گلم ؟
آه ديگه يه ذره خندتم مال ما نميشه
سرخيا مال تو ، هر چي زرده بفرس واسه من
ماهي مثل تو آه پنهون لاي ابرا نمي شه
ديدي خواستن ميون من و تو رو ابري آنن ؟
تو نفگتي بهشون بريد ، چه حرفا ، نمي شه ؟
مگه از من چي شنيدي آه يهو دلت شكست
دل عاشق بيشتر از يك دفه رسوا نمي شه
چه شبايي آه نشستم تا سحر به اين اميد
آه به هر آسي به جز من بگي نه ، يا نمي شه
روزي آه خواستي بياي پيشم مث ديوونه ها
از همه مي پرسيدم پس چرا فردا نمي شه
اينه رسمش ؟ تا يه چيز شنيدي باورت بشه ؟
اين جوري آه قصه مون عبرت دنيا نمي شه
يعني حق با شعر يه شاعر اون روزاش آه گفت ؟
برو مجنون واسه تو هيچ آسي ليلا نمي شه
خوابتو ديدم و پرسيدم ازت آجا بودي ؟
گفتي طولانيه قصه ، توي رؤيا نمي شه
يادته ؟ تماس گرفتم آه ببينم چي شده ؟
گفتي بعدا ، جايي ام ، صحبتش اينجا نمي شه
دفترم عادتشه ، فقط تو روش خط بكشي
خودتم خوب مي دوني بدون امضا نمي شه
تو رو بايد تو تمام آتابا ، نه آمته
حرف تو خلاصه نيس ، پس توي انشا نمي شه
چشاتو نمي شه گفت چه رنگيه بس آه گلي
هيچ چشي ، چش نزنم ، انقد زيبا نمي شه
راستي تو منو يادت رفته ، آره ؟
من همونم آه بدون تو شباش به غير يلدا نمي شه
با خودت قرار گذاشتي ديگه اسممو نگي
جمله هات تموم مي شه ، با نمي خوام ، با نمي شه
باشه هر چي تو بگي قبول ، فقط اينو بدون
حكم قتلمم بدي ، هيچي آسي زيبا نمي شه


موضوعات: ,
[ بازدید : 606 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

يك حقيقت تلخ

دوشنبه 28 مهر 1393
4:55 PM
saye

سلام.این یه شعره که مریم حیدرزاده گفته.این خانوم متاسفانه نابینا اند و من نمیدونم.بخونیدش.واقعا حقیقته.

موضوعات: ,
[ بازدید : 684 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

سلام دوستای گلم.

دوشنبه 28 مهر 1393
4:55 PM
saye

سلام دوستای گلم.

دیروز موفوق نشدم که براتون مطلب بزارم اما امروز با یک مطلب جدید اومدم.

چرا دیگه شاهد نظر دادنتون نیستم؟

در هر حال براتون آرزو سال تحصیلی خوب و عالی رو دارم.اون قدر شانس بیارید که .....

خوب. تو ایام مدارس خیلی نمیشه تو اینترنت سر کرد خصوصا برای یک سمپادی....! مگه نه؟

دیگه این روز ها همه دارن کم کم خودشون و آماده ی سال تحصیلی جدید میکنن. منم همین طور. نمیدونم...

من که در تمام طول تابستون پامو از شهر بیرون نزاشتم...

هیچ جا نرفتیم.

یه چیزی دارم براتئن نمیدونم حالا براتون جالب باشه یا نه...!

مربوط به این تابستون و شروع مدارس هم نیست.

یه روز رفتیم خونه ی یکی از فامیل هامون تو ایام امتحانات خرداد سال تحصیلی که گذشت. این خونواده دو تا بچه دارن که یکی شون 20 سالشه و اون یکی16سالشه.

مامان این ها گفت این آقا ... .... ....موقع امتحانا تو طول روز درس نمیخونه بر میداره شب میخونه.

دم اذان و این ها که میشه میخونه : مکن ای صبح طلوع...مکن ای صبح طلوع...

وای این قدر خندیدیم...

یکی از دویتام به نام ساقی قرار بود با خواهرش ستایش سر بزنن به وبلاگم اما نیومدن.

امروز تو مدرسه کار داشتیم...منم نمیدونستم که اون میاد کلاس یا نمیاد.

واسه همین رفتم تو کلاسمون و رو ی یه کاغذ نوشتم: ساقی جونم نیومدی به وبلاگم پس...گوشیتم که خواموشه ی ماهی...حالا من چی کار کنم؟

و گذاشتم زیر نیمکتمون...

میدونم...شاید نتونه ببینه...اصلا میخواهد برود تو یه کلاسمون چی کار...؟

شاید مطالب امروز یکم خسته کننده باشه اما چی کارکنم ؟

مطلب نداشتم.

...

خب دیگه حرفام تموم شد.بی زحمت برید و بقیه پست ها رو چک کنید.


موضوعات: ,,
[ بازدید : 633 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

آموزش تبدیل سال

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


تبديل سال شمسي به ميلادي:

چنانچه روز مورد نظر بين اول فروردين تا 11 دي باشد عدد 621 و اگر روز مورد نظر بين 11 دي تا آخر اسفند باشد عدد 622را به سال شمسي مي افزاييم تا سال ميلادي به دست آيد.

مثلاً:

3 اسفند سال 63 شمسي مطابق با 1985=622+1363 ميلادي مي باشد.

18 آذر سال 1365 شمسي برابر با 1986=621+1365 ميلادي مي باشد.

تبديل سال ميلادي به شمسي:

روز مورد نظر بين اول ژانويه تا 21 مارس باشد عدد 622 و اگر روز مورد نظر بين 22 مارس تا آخر دسامبر باشد عدد 621 را از سال ميلادي كسر مي كنيم.

برای ادامه بیا ادامه!!!


موضوعات: ,,,
[ بازدید : 892 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

کلاس ریاضی

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


امروز میخواهیم باهم کمی ریاضی کار کنیم.

این ها معادله های ریاضی اند که حل میکنیم.

در اینجا من به شما سه رقم و یک نتیجه ب خواهم داد و شما باید با گذاشتن علامت ها ی درس آنرا کامل کنید.

برای درک بهتر اول یک معادله را با هم حل میکنیم .بقیه به عهده ی شما...

6=2 2 2

حلش کردید؟

6= 2+ 2+ 2

خیلی ساده بود . نه؟حالا بقیه ی معادله ها را حل کنید.

6=1 1 1

6=2 2 2

6=3 3 3

6=4 4 4

6=5 5 5

6=6 6 6

6=7 7 7

6=8 8 8

6=9 9 9

خب...تونستید حل کنید؟

چی؟ فقط دومی رو؟

اون که مثال خودم بود!

و ششمی رو؟

وای خدای من! خیلی سخت بود! نه؟

6=6 - 6 + 6

نابغه!!!


بیا ادامه ی مطلب


موضوعات: ,
[ بازدید : 669 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

دوستا ی عزیز هفتم و هشتمی

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


باسلام خدمت دوستای عزیزی که به پایه ی هفتم و هشتم وارد میشن.

چند تا نکته براتون دارم. البته واسه ی هفتمی ها...

هشتمی ها پس فردا و راستی کتاب های هشتم هم برای دانلود به زودی در وب قرار میگیره. اما نکته هارو برای شما هم میگم پس بخونید. ضرر نداره.

خب...

هفتمی های عزیز....

حالا نکات رو میگم ئو بعد هم کتاب تست بهتون معرفی میکنم.

حالا نکات:

1.اول همه که درس بخونید...امسال به اون راحتی که فکر میکنید نیس خصوصا ریاضی و فیزیکش.

2.درس رو خوب بخونید و درس ها ی حفظی رو نکته برداری کنید از همون اول.

اینو میگم چون خودم نکردم و از وسطای سال شروع کردم و کارم سخت شد. اما در آخر نکته ها ی مهم رو. که برداشتید؛ یه بار دوره کنید و از خودتون بپرسید.

3.این مال هفتم نیس...مال همه س. برنامه ریزی بچه ها...برنامه ریزی. باور کنید خیلی مهمه. نکنید، پشیمون میشید.

نحوه ی برنامه ریزی رو هم براتون شرح خواهم داد...

4.بچه ها. امسال به کسی اعتماد نکنید. از هیچ چی هم عقب نیفتید. سر کلاس گوش کنید .هم ریاضی هم فیزیک و هم شیمی امسال فوق العاده مهمه.

همش هم به هم وصله بنابراین یکم رو که یاد نگیرید تا آخر سال بدبختید.

خب حالا چند تا نکته:

نکته در نکته برداری :

1. ما اول ها همین طور میخوندیم. اما حالا باید یک مداد بگیرید دستتون و زیر تک تک نکته ها خط بکشید و از نکته ها چند بار از خودتون سوال کنید.

خب .حالا این یه مقدار از کتاب اجتماعی که براتون نکته برداری میکنم و میزارم.

در عهد باستان مردم ایران در طی سال ، ده ها جشن برپا میکردند و شاد زیستن را یک موهبت الهی میدانستند. واژه ی جشن از یَشُن و یَسنِه اوستایی گرفته شده که به معنا ی پرستیدن و نیایش است و از این جا میتوان پی برد که بیشتر جشن های آن دوره اهمیت دینی داشته و با نیایش به درگاه خداوند همراه بوده است.

در این جا متن با خط نارنجی به یک صورت سوال و آبی یک صورت دیگر است که هر کدام از آنها به یک طور سوالی میشوند و رنگ دیگر جواب آنهاست. مثلا مردم ایران باستان چیرو یک موهبت الهی میدونستن؟ شاد زیستن رو. و به همین صورت بقیه سوال ها مثلا برعکس این سوال...

اما در کتاب؛ ما دور یکیش دایره و اون یکی زیرش خط میکشیدیم. به خدا اصلا طول نمیکشه. قشنگ میره تو ذهن آدم و میمونه.

نحوه ی برنامه ریزی:

در ادامه ی مطلب



موضوعات: ,
[ بازدید : 2408 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

مجادله در ادیبیات بر سر یک خال

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


سلام دوستای گلم. من اومدم با یه شعر خیلی باحااااااااااال

خب....بریم سر شعر:

مجادله در ادیبیات بر سر یک خال

حافظ

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

صائب تبریزی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را

هر آن کس چیز میبخشد ز مال خویش میبخشد

نه چون حافظ که بخشیده سمرقند و بخارا را

...*...

شهریار

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را

هر آن کس چیز میبخشد بسان مرد میبخشد

نه چون صاءب که میبخشد سر و دست و تن و پا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور میبخشند

نه برآن ترک شیرازی که برده جمله دل ها را

...*...

خانم یاری

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خورشید و فلک سایم از این عزت کف پا را

روان و روح و جان ما همه از دولت شاه است

من مفلس کی ام چیزی ببخشم خال زیبا را

اگر استاد ما محو جمال یار می بودی

از آن خود نمیخواندی تمام روح و اجزا را

...*...

هه هه هه هه...برو ادامه ی مطلب...


موضوعات: ,,
[ بازدید : 658 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

آخریش عالیه :))

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


آیا می دونستین مریخیا وقتی پاشون پیچ می خوره زمین نمی خورن؟
مریخ می خورن
من برم پیِ اکتشافات بعدیم
چقدر باهوشم خدایا ممنونم ازت

مورد داشتیم طرف لقمه ی آخر سحری رو اینقدر نزدیک اذان صبح خورده که فرشته ها از خدا تقاضا ویدئو چک کردن !(ماه رمضان تموم شده ولی خیلی دوست داشتم اینو بذارم خخخخخخخخ)

اینکه تو سه سوت یه نفرو از ذهنم پاک و سانسور میکنم نشون میده

بنده علاوه بر کودک درون یه ضرغامی درون هم دارم

پسره به دوس دخترش میگه اگه من بمیرم چیکار میکنی ؟؟ میگه : . . . . . . . . . . وااااای خدا نکنه دیوونه (( من لباس مشکی مجلسی ندارم .

مورد داشتیم رتبه کنکور دختره رو براش پیامک کردن خوشحال شده به مامانش گفته نمیدونم کی برام شارژ فرستاده...

ﺍﻻﻥ ﺑﭽﻪ ﺷﻴﺶ ﻣﺎﻫﻪ ﺗﺨﺖ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﺶ ﻣﻮﺯﻳﮏ ﻻﻳﺖ
ﻣﻴﺬﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﻧﻮﺭ ﮐﻢ ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﻣﻴﺬﺍﺷﺘﻨﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﭘﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺎﻧﺘﺮﻓﻴﻮﮊ
ﺍﻧﻘﺪ ﺗﮑﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﻴﺪﺍﺩﻥ ﺗﺎ ﭘﻼﺳﻤﺎﻱ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺟﺪﺍ ﺑﺸﻪ
ﺑﺮﻳﻢ ﺗﻮ ﮐﻤﺎ

یارو خسیس بوده ، قصاب مياره يه گوسفند براش سر ببره،
بهش میگه:میخوام برام تیکه تیکِش كنى برا کِباب؛قورمه و ديزى،كله پاچه شم
تِميز كن بچه ها دوس دارن، روده و مَعدشم بذا كنار برا سیرابی؛پوستشو باخودت نبِريا!میخوام سجاده درست کنم،
پشكلاشم برا باغچه،آشغالاشم برا گربه، با استخوناشم سوپ میپزیم.
به اينجا كه مى رسه گوسفنده يه نگاهى به یارو مى ندازه و میگه:میخوای صدامم ضبط کن بذار برا زنگ موبایلت

غیرت بچه چهار ساله ایرانی

.

.

ﭘـﺴـﺮ ﺑــﭽـﻪ ﺍﯼ 4 ﺳــﺎﻟـﻪ ﮐــﻪ ﯾــﻪ ﺭﻭﺯ ﮐــﻪ...
ﮐــﺎﺭﺧﯿـﻠـﯽ ﺑــﺪﯼ ﮐــﺮﺩﻩ ﺑــﻮﺩ ﻣـﺎﻣـﺎﻧـﺶ ﺩﻧـﺒـﺎﻟـﺶ
ﺩﻭﯾـﺪ ﺗـﺎﺑﯿـﺮﻭﻥ ﺣﯿــﺎﻁ ﭘـﺴـﺮﮎ ﻫـﻤـﻮﻥ ﺟﻠــﻮﯼ ﺩﺭ
ﻭﺍﯾـﺴـﺘـــﺎﺩ ﻭ ﺟــﻠﻮﺗــﺮ ﻧـﺮﻓــﺖ
ﻣـﺎﻣـﺎﻧـﺶ ﻫـﻢ ﮐﺘـﮑـﺶ ﺯﺩ .. ﺑﻌــﺪ ﻭﻗﺘـﯽ ﺑـﺮﮔـﺸـﺖ
ﺗـﻮﺧـﻮﻧـﻪ ﺑـﺎ ﭼـﺸـﻤـﺎﯼ ﭘـﺮ ﺍﺷـﮑـﺶ ﺑـﻪ ﻣـﺎﻣـﺎﻧـﺶ
ﮔﻔـﺖ :
ﻓـﮑـﺮ ﻧـﮑـﻦ ﻧـﻤـﯿـﺘـﻮﻧـﺴـﺘـﻢ ﻓـﺮﺍﺭﮐﻨــﻤـﺎ .. ﺗـﻮ ﭼـــــﺎﺩﺭ
ﺳـﺮﺕ ﻧـﺒـﻮﺩ

منبع:http://ghatipati123.avablog.ir/


موضوعات: ,,
[ بازدید : 732 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ماااااااااماااااااااان

دوشنبه 28 مهر 1393
4:56 PM
saye


به افتخار همه ی مامان ها ی گلمون...

انصافا حقش نیس نظر بدی؟عمرا اگه مامانت این جوری نباشه!

منبع:http://ghatipati123.avablog.ir/


موضوعات: ,
[ بازدید : 633 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
سلام دوستان.من سایه ام.
در این وبلاگ همه جور مطلبی داریم.با حوصله ببنید.
سرچ کنید. میتونید پیدا کنید.
چیزی خواستید تو اولین پستم بگید براتون میزارم تا یک هفته.
دیگهـ هیچـ چیـ!
امیدوارم لحظات خوشی داشته باشید!
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به everything است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]