سخاوت
دوشنبه 28 مهر 1393
4:11 PM
[ ]
نیک بخت ترین مردم کسی است که کردار را به سخاوت بیاراید و گفتار را به راستی.
ابن سینا.
پسر بچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست. پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد.
پسر بچه پرسید:« یک بستنی میوه ای چند است؟»
پیشخدمت پاسخ داد:« پنجاه سنت.»
پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد و بعد پرسید:« یک بستنی ساده چند است؟»
در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند و پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد:« سی و پنج سنت>«
پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت :« لطفا یک بستنی ساده>»
پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت.
پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت و رفت.
دو سکه 5سنتی و 5 سکه ی یک سنتی گذاشته شده بود، به همراه انعام پیشخدمت!
[ بازدید : 753 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]